۱۳۹۱ مهر ۷, جمعه

در تماشاگه پاییز

در تماشاگه پاییز
 
برگریزان همه خوبی‌هاست
می‌بُریم از همه پیوند قدیم
می‌گریزیم از هم
سبک و سوخته، برگی شده‌ایم
در کف باد هوا چرخنده
از کران تا به کران
سبزی و سرکشی سروی نیست
وز گل یخ حتا
اثری در بغل سنگی نیست این‌همه بی‌برگی؟
این‌همه عریانی؟
چه کسی باور داشت!؟
دل غافل! اینک
تویی و یک بغل اندیشه که نشخوار کنی
در تماشاگه پاییز که می‌ریزد برگ.

(سیاوش کسرایی)

۱۳۹۱ اردیبهشت ۱۰, یکشنبه

پرنده فقط یک پرنده بود



پرنده فقط یک پرنده بود

پرنده گفت : چه بویی چه آفتابی
آه بهار آمده است
و من به جستجوی جفت خویش خواهم رفت
پرنده از لب ایوان پرید مثل پیامی پرید و رفت
پرنده کوچک
پرنده فکر نمی کرد
پرنده روزنامه نمی خواند
پرنده قرض نداشت
پرنده آدمها را نمیشناخت
پرنده روی هوا
و بر فراز چراغهای خطر
 در ارتفاع بی خبری می پرید
و لحظه های آبی را
دیوانه وار تجربه می کرد
پرنده آه فقط یک پرنده بود
فروغ فرخزاد 

۱۳۹۱ فروردین ۲۸, دوشنبه

روباه و زاغ

با سپاس از دوست عزیزی که این مطلب را فرستاد

روباهى موبايلى داشت زاغه از بالاى درخت گفت پايين آنتن نمیده بده برات شماره بگيرم روباه تا موبايلو داد زاغ گفت اين عوض قالب پنير کلاس سوم ابتدايى
روی عکس کلیک کنید

۱۳۹۱ فروردین ۲۰, یکشنبه

۱۳۹۰ اسفند ۲۹, دوشنبه

نوروز

نوروز بر شما مبارک و پیروز باد

۱۳۹۰ دی ۲۷, سه‌شنبه

ما نگوییم بد


ما نگوییم بد و میل به ناحـق نکنیم
جامه کس سیه و دلق خود ازرق نکنیم
عیب درویش و توانگر به کم و بیش بد است
کار بد مصلحت آن اسـت که مطلق نکنیم
رقم مغلطه بر دفتـر دانـش نزنیم
سر حق بر ورق شـعبده ملحق نکنیم
شاه اگر جرعه رندان نه به حرمت نوشد
التفاتـش به می صـاف مروق نکنیم
خوش برانیم جهان در نظر راهروان
فکر اسـب سیه و زین مغرق نکنیم
آسمان کشـتی ارباب هنر می‌شکند
تکیه آن به که بر این بحر معلق نکنیم
گر بدی گفت حسـودی و رفیقی رنجید
گو تو خوش باش که ما گوش به احمق نکنیم
حافظ ار خصـم خطا گفت نگیریم بر او
ور به حق گفت جدل با سخن حق نکنیم
حافظ